علامت تنوين و نحوه نوشتن وتلفّظ آن
- توضیحات
- دسته: آموزش
- منتشر شده در 22 دی 1395
- نوشته شده توسط Super User
- بازدید: 6257
تنوين: نون ساكني زائدي است كه در تلفّظ به آخر اسم اضافه ميشود ولي در نگارش نوشته نميشود، و نشانة آن تكرار شكل حركت ميباشد، «ـًـٍـٌ».
شكّي نيست كه نون تنوين، حرفي از حروف است از اين رو در هنگام برخورد با حرف ساكن، حركت كسره به خود ميگيرد، مانند:
مَثَلاً الْقَوْمَ كه خوانده ميشود: مَثَل نِ الْقَوْمَ
و همچنين نزد حروف «يرملون» در آنها ادغام ميشود، مانند:
غَفُورٌ رَحِيمٌ كه خوانده ميشود: غَفُورُ رَّحِيمٌ
در اين جا اين سؤال مطرح ميشود كه چرانون تنوين را در نگارش نمينويسند؟
جوابش روشن است، چون نون تنوين، زائده است و جزء اصل و ريشه كمله نيست، اگر نوشته شود هنگام وقف با نون اصلي كلمه اشتباه ميشود و اضافه بر آن نون تنوين در هنگام وقف تغيير ميكند (تنوين فتحه و كسره، ساكن و تنوين فتحه تبديل به الف مدّي ميشود). از اين رو اضافه بر تغيير در شيوة نگارش، در اسم گذاري نيز باهم متفاوت ميباشد، «نون اصلي» را «نون» و «نون تنوين» را (كه زائده است) «تنوين» ناميدهاند.
دربارة علامت آن، شكلهاي مختلفي ارائه شده كه بعضي مختص به زمان خاصّ و بعض ديگر در ارتباط با حرف مابعد تنوين (و احكامي كه بر تلفّظ آن بار ميشود) ميباشد.
اوّلين بار كه علامتي براي تنوين قرار داده شد، توسط ابوالاسود دؤلي از شاگردان حضرت علي عليه السّلام بود كه نشانة آن را دو نقطه «:» قرار داد، و مانند نقطه حركات براي تنوين فتحه دو نقطه بالاي حرف، تنوين كسره دونقطه زير حرف؛ و براي تنوين ضمّه دو نقطه جلو حرف قرار داد تا يكي نشانه حركت حرف وديگري نشانه تلفّظ نون تنوين باشد.
بعد از آن كه خليل بن احمد فراهيدي نقطه حركات را تغيير شكل داد، نقطة نشانگر تنوين را نيز تبديل به شكل حركات كرد (تا يكي نشانة حركت و ديگري نشانه تنوين باشد)، «ـًـٍـٌ».
تنوين فتحه در حالت وقف تبديل به الف ميشود (اين الف چون ماقبلش مفتوح است به صورت الف مدّي خوانده ميشود) در نگارش هم بعد از آن الفي آوردهاند تا نشانة تلفّظ آندر هنگام وقف باشد. مانند:
كِتاباً كه در حالت وقف خوانده ميشود. كِتابا
علامت تنوين به متابعت از علامت حركت، بايد روي حرفِ آخر كلمه قرار گيرد، ولي در مورد تنوين فتحه نظريات مختلفي بيان شده، به نحو اختصار دوتاي آن را كه شهرت بيشتري دارند بيان ميكنيم.
بعضي بر اين عقيدهاند كه علامت تنوين فتحه بايد روي الف قرار گيرد تا نشانة قرائت الف در هنگام وقف باشد «كِتاباً» و بعض ديگر از جمله خليل بن احمد فراهيدي و پيروانش بر اين عقيده هستند كه بايد روي حرف آخر كلمه و قبل از الف قرار گيرد «كِتاباً» زيرا علامت تنوين تكرار شكل حركت ميباشد و آن حركت مربوط به حرف آخر كمله است نه الف. تنها نقش راهنمايي قاري در هنگام وقف است، از اين رو در حالت وصل خوانده نميشود.
چند نكته
1 ـ «الف مدّي» در بعضي از كلمات به صورت «ياء» نوشته شده از جمله اسامي ثلاثي كه الف آن مُنقلب از ياء باشد، مانند: «هُدي، ضُحي» و....، وقتي اين كلمات، مُنًوّن به تنوين فتحه شوند ديگر الفي بعد از تنوين فتحه اضافه نميگردد چون خود «ياء» در هنگام وقف به صورت الف خوانده ميشود، مانند: «هُدًي، ضُحًي».
2 ـ كلماتي كه به «تاء گِرد» ختم شوند (مانند: رَحْمَةً حَياةً) بعد از آنها الفي اضافه نكردهاند چرا كه در هنگام وقف تبديل به «هاء ساكن» ميشود «رَحْمَهْ، حَياهْ».
3 ـ بعد از كلماتي كه به همزه ختم ميشوند «در صورتي كه قبل از آنها الف مدّي باشد» نيز الفي اضافه نكردهاند چرا كه در نگارش اوّليّه، عربها براي همزه شكل خاصّي نداشتند، گاهي به متابعت فتحه، كسره و ضمّة خود يا حرف ما قبل به صورت الف، ياء، و واو مينوشتند و در مواردي كه ماقبل آنها ساكن بود هيچ شكلي در نگارش براي آن نداشتند، مانند:
ماء، سوء كه به اين صورت مينوشتند: ما، سو
از طرف ديگر عربها از تكرار سه حرفِ «الف، ياء و واو» بيزار بودند و يكي از آن دو را در نگارش نمينوشتند، مانند:
تَراءا، داوُودَ، اُمّيّينَ كه به اين صورت مينوشتند: تَرا، داوُدَ، اُمّيّنَ
بنابراين اگر ميخواستند بعد از كلماتي كه به همزه ختم ميشوند و ما قبل آنها نيز الف مدّي است، الفي اضافه كنند (ما ا)، دو الف پشت سر هم تكرار ميشد. در چنين مواردي براي جلوگيري از تكرار، الف دوّم را نمينوشتند (ما) در اواخر قرن دوّم كه خليل بن احمد فراهيدي براي همزه شكل خاصّي قرار داد، و در مواردي كه ميبايست همزه خوانده شود آن را در نگارش اضافه نمود (ماء) امّا در چنين مواردي، بعد از همزه، الفي اضافه نكرد زيرا در نگارش اوّليّه فاقد الف بود و هدف او تنها مشخّص ساختن همزه بود نه اصلاح كلّي نگارش قرآن[1]، از اين رو مورد پذيرش كلية مسلمانان قرار گرفت حتي آن گروهي كه اجازة هيچگونه دخل و تصرّفي در نگارش قرآن نميداند.
لازم به يادآوري است كه بعد از كلمه «سُوءًا» و «جُزْءًا» در قرآن آلف آمده زيرا در صورت نبود شكل همزه «سوا» و«جزا» تكرار الف پيش نميآمد.[1] . به طور كلي، علامت گذاري قرآن بر اساس حالت وصل به مابعد ميباشد از اين رو حركت آخر كليه آيات آورده شده (مگر مواردي كه خود ساكن باشد) در حالي كه وقف بر آخر آيات سنّت ميباشد و اكثر مردم بر آخر آيات توقف ميكنند و آن را به صورت ساكن ميخوانند، در رابطه با علامت گذاري كلماتي كه به همزه ختم ميشوند و داراي تنوين فتحه ميباشند نيز «الفي» اضافه نكردهاند چرا كه اين الف در حالت وقف خوانده ميشود و آنها كاري به حالت وقف نداشتند، بلكه حالت وصل به ما بعد را در نظر داشتند.
روش تدريس و روخواني - علي حبيبي